پ. مارس 28th, 2024

فرزند بیش فعال را به حال خود رها نکنید! | مائده امین الرعایا | بیش فعالی

بیش فعالی در کودکانجزیره ذهن و درمان بیش فعالی

فرزند بیش فعال را به حال خود رها نکنید!

در مقالات قبلی در ارتباط با تعاریف و معیارهای بیش فعال بودن کودکان صحبت کردیم. هم چنین روش های درمان و مراعات های غذایی را نیز مورد بحث قرار دادیم. در این مقاله قصد داریم شما را با نتایج بی توجهی به اختلال بیش فعالی فرزندتان آشنا کنیم.

 

عواقب بی توجهی به بیش فعالی کودکان:

اگر بیش فعالی در سـنین بـالاتر درمـان نـشود ممکـن است فعالیت بیش از حد فرزند کاهش یابد. اما نقص تمرکز هم چنان تداوم داشته باشـد، دانـش آمـوزان بیش فعال به علت نداشتن دقت لازم دچار افت تحصیلی می شوند .

 

درمان خانگی کودکان بیش فعال:

براي درمان دانستن این نکته ضروري است که درمان سریعی براي این اختلال وجود ندارد، می بایست ابتدا سعی کنیم این اختلال را در همان مقطعی که هست کنترلش کنیم. که ایـن نکتـه بـسیار مهـماست، بعد با استمرار در این امر می توانیم به درمان برسیم:

  • فرزندان کارهایی را انجام می دهند که ما انجام می دهـیم:

والـدین الگـوي کـودك خـود هـستند آنچه  آنها انجام می دهند آنان نیز طوطی وار انجام می دهند یادمان باشد براي یـاد دادن کـاري بایـد خودمان هم انجام دهیم نه فقط صحبتش را بکنیم ما باید از کلمه لطفاً استفاده کنیم تا آنهـا نیـز آنـرا بیاموزند.

  • احساساتمان را به آنها نشان بدهیم:

احوالمان را در قبال رفتارشان صـادقانه بگـوئیم زیـرا مـا آینـه رفتار او هستیم باید در نوع رفتار و گفتارمان دقت کنیم. زیرا الگـوي رفتـاري و کـاري او هـستیم آنهـاحتی کارهاي ما را با احساسات ما ضبط می کنند.

  • آنها را تشویق به کارهاي خوب بکنیم:

در قبال پیشرفت و انجام کار خوب تـشویق شوند،تـشویق درقبال کار خوب حتی با جمله هاي مثبت،من به تو افتخار می کنم که فرزند من هستی.!!!

  • برقراري ارتباط مستقیم و قـوي:

بـا او ارتبـاط قـوي و رو در روي داشـته باشـیم در مقـابلش قـراربگیریم، وقتی ما به فرزندمان نزدیک می شویم و از دریچه قـدرت (بلنـد قـدي، قوي بـودن و…) اسـتفاده نکنیم. بنشینیم و با او حرف بزنیم هم قد و همکلام احساسی او شویم.

  • شنونده خوبی براي گفته هاي آنها باشیم:

بگذاریم عقایدش را بگوید تا دچار نـا امیـدي نـشوند بـه نوعی آنها باید انرژي گفتاري خود را تخلیه کنند در این راه باید حوصله و وقت بگذاریم.

  • به قول هایمان عمل کنیم:

سعی کنیم قولهایی بدهیم که از عهده انجـام آنهـا بـر بیـائیم. و آنهـا نیـز بیاموزند که به وعدهاي خود عمل کنند.

  • وسایل با ارزش را از دسترس آنها دور کنیم :

به خاطر رفتارهایشان که غالبـاً تکانـشی و بـی قـانون است باید پیش بینی کنیم و براي عدم برخـورد فیزیکـی بـا وسـایل بـا ارزش و قیمتـی آنهـا را دور ازدسترس قرار دهیم تا با این کار جلوي ضرر مادي و ناراحتی بعدي را بگیریم.

  • مشخص کردن مرزها:

خط کـشی هـا ، دایـره حرکتـی ـ مـی بایـست میـزان دخالـت در کارهـاي فرزندانمان رامشخص کنیم و لزوم انجام آن را بسنجیم و میزان پاسخ منفی به آنها را پائین بیـاوریم تـا از بروز کشمکش جلو گیري شود

  • بی توجهی به فریادهاي آنها:

خواسته هاي توام با داد و فریاد او را با نه پاسخ دهید تا متوجـه شـود با این شیوه کارش پیش نمی رود و باید قوي باشد و از راهش وارد شود و خواسته هـایش را درسـت ومنطقی عنوان کند.

  • خواسته هایمان را آسان و راحت با فرزندان مطرح کنیم:

خواسته هایمان را مشخص و ساده با آنهادر میان بگذاریم و تفکراتشان را در یک مسیر مثبـت قـرار بـدهیم و حتـی المقـدور از بـه کـار بـردن جملات منفی اجتناب کنیم .

  • به آنها فرصت و مسئولیت بدهیم:

اجازه بدهیم در راه رشد مسئولیت رفتـارش را خـودش بپـذیرد. کمتر در این مورد در کارش دخالت کنیم و بخواهیم به حرفهای ما کامـل گـوش کنـد. او بایـد تجربـه کارهاي خودش را ببیند تا خودش به نتایجی منطقی برسد

  • یکبار بگوئید و فرصت اجرا بدهید:

انتقاد دائم منطقی نیست و باعث خـسته شـدن خودتـان مـیگردد. پس یاد گیري را در قالب بازي به او بیاموزید و اهمیت این بازي را به او گوش زد کنید

  • براي او اهمیت قائل شوید تا بفهمد فرد مهمی است:

با واگذار کردن کارهاي ساده منزل به وي او را در امور خانه سهیم کنید تا او نقش خود را به عنوان یک فرد مهم در خانواده احساس کنـد سـپردنکارهاي بی خطر منزل به آنها باعث می شود که:

  • او تبدیل به فردي مسئولیت پذیر گردد.
  • اعتماد به نفس در او به وجود آید
  • کمک خوبی براي ما می شود
  • بگذارید از حقش دفاع کند:

باید در زنـدگی بـراي او موقعیتهـایی را فـراهم آوریـم کـه از حقـوقخودش دفاع کند و درك کند که جایگاهش و حد و مرز حقش کجاست.

  • کارهاي پویا ودر حال حرکت به آنها بـسپاریم:

کارهـایی بـه آنهـا بـسپاریم کـه دائمـاً در حرکـت باشند(مثل آوردن وسایل، پیغام بردن و…)در هنگام کار یا درس به آنها فرصت تعـویض جـا بـدهیم و ازحرکت آنها خسته نشویم.

  • اجازه انجام بازي با دستانشان را به آنها بدهیم:

وقتـی زمـان گـوش کـردن بـه صـحبتها یـا درس خواندن است اجازه بدهیم با دستان خود کارهایی انجام دهند (مثل بازي با مـداد یـا خودکار، تـا کـردن ورق، ضربه زدن به توپ با دست و پا و…) تا انرژي مضاعف آنها همزمان تخلیه شود.

  • لبخند هدیه شما به او باشد:

با هر ترفندي که می توانید با  او شوخی کنیـد(شـوخی هـاي سـاده) سعی کنید لبخند را به او هدیه کنید که همین کار به ظاهر ساده باعث کـاهش تـنش هـاي روانـی وکشمکش هاي درونی وي می شود

  • رفتارهاي درستش را تقویت کنید:

کارهـاي خـوبش را بـزرگ نمـایی کنیـد و سـعی کنیـد بـه اوبیاموزید که همه چیز در سایه آرامش و منطق به دست مـی آیـد، رفتار هـاي مناسـبش را بـی پـاداش نگذارید تا براي تکرار این رفتار اهرم خوشایندي را احساس کند.

  • به او نشان بدهید چه توقع رفتاري از او دارید:

وقتی بچه ها بدانند کـه والـدین از آنهـا چـه توقـع رفتاري دارند و ما نیز خواسته هاي آنها را درك کنیم. وقتی آنهـا پـیش بینـی عکـس العمـل مـا را درمقابل رفتارشان بتوانند حدس بزنند می توانند رفتار خود را انتخاب کنند و ما نیز مطمئناً مـی تـوانیم به آنها اعتماد کنیم.

  • شیوه رفتارتان را در مقابل بد رفتاري او تغییر دهید و تنبیه هاي معقول در نظر بگیریـد:

در برابـر بچه هایتان از تنبیه هایی استفاده کنید که به آنها بیاموزد که در برابر اعمال و رفتارشـان مـسئول انـد. بچه ها با تنبیه هاي معقول به خوب زندگی کردن تشویق می شوند. این تنبیـه هـا مـی تواننـد شـامل محدود کردن و کوتاه کردن زمان هاي بیرون بودنشان باشد. فراموش نکنید وقتی از دستشان عـصبانی هستید به هیچ عنوان آنها را  تنبیه نکنید .

هر کاري که می شود انجام دهیم تا کمکی به رشد اعتماد به نفس آنـان باشـد، اجـازه بـدهیم کارهـاي شخصی خود را با نظارت نامحسوس ما، خودشان انجام دهند و از این کار ها لذت ببرند و بفهمنـد کـه در حال رشد هستند.

سلامت جسمانی و روانی دانش آموزان و نیز تاثیری که این دو مقوله بر میزان یادگیری دانش آموزان می تواند داشته باشد و همچنین نقش مدرسه در راستای نیل به این هدف در مطالعـات و پژوهـش هاي بسیاری مورد بررسی و تاکید قرار گرفته است.

 

  • نویسنده: مائده امین الرعایا

  • برگرفته از کتاب: اختلال رفتاری | نیما نیک نژاد

Related Post

دیدگاهتان را بنویسید